خاطرات یک طلبه

  • خانه 
  • zeinabmohammadimm@gmail.com 
  • ورود 

رمان میم مثل معجزه

05 بهمن 1398 توسط زمزمه
??…..یک کارگاه جمع و جور با ترکیب قهوه ای و سفید ، یک سالن کوچیک مخصوص چوب بری که توش یک دستگاه بزرگ چوب بری بود یک سالن کوچیک تر که داخلش چوب ها رو با چسب و میخ و چکش به هم وصل می کردن یک سالن بزرگ هم که توش کارهای جزیی مثل رنگ زدن و کنترل کیفیت… بیشتر »
 نظر دهید »

میم مثل معجزه

03 بهمن 1398 توسط زمزمه
??…..آقای کاظمی در حالی که یک پیرهن سفید مردونه دستش بود با تعجب داشت من و نگاه می کرد همون موقع حنانه هم رسید و در و محکم پشت سرش بست جوری که زمین زیر پام لرزید آقای کاظمی اول یکم جا خورد و بعد با خنده گفت : سالی که نکوست از بهارش پیداست همون… بیشتر »
 نظر دهید »

رمان میم مثل معجزه

01 بهمن 1398 توسط زمزمه
??…..به خاطر دویدن زیاد پاهام درد گرفته بود و هنوز نفسم سر جاش نیومده بود حنانه که رفت منم پشت سرش رفتم داخل . اون آقاهه که پشت فرمون بود حالا ماشین ش و پارک کرده بود و با قدم های آروم اومد سمت ما ، تعجب کرده بود که ما داخل اومده بودیم یک نگاه… بیشتر »
 نظر دهید »

رمان میم مثل معجزه

29 دی 1398 توسط زمزمه
??…..با صدای کوبیده شدن در به خودمون اومدیم _ حنانه چقدر این آقاهه عصبی بود _ آره والا معلوم نبود سر چی اعصابش خورد شده که اومده سر ما خالی کنه _ بفرما ساعت 11 شد مثلا قرار بود 11 تو اتاق آقای کاظمی باشیم _ اگه اون شوخی رو با من نمی کردی الان دیر… بیشتر »
 نظر دهید »

رمان میم مثل معجزه

28 دی 1398 توسط زمزمه
??……جلوی آینه قدی اتاق خواب رو صندلی چرخ دارم نشستم یک کرم ضد آفتاب به صورتم زدم و دستم و بردم سمت رژلب قرمزم کمرنگ زدم رو لب هام احساس کردم رو لب هام سنگینی می کنه با دستمال مرطوب پاکش کردم چادرم و سر کردم و دوباره اومدم تو حال ، حنانه داشت… بیشتر »
 نظر دهید »

رمان میم مثل معجزه

28 دی 1398 توسط زمزمه
??…..حوصله ام حسابی سر رفته بود خونه تنها بودم ، از وقتی بیدار شده بودم کار خاصی انجام نداده بودم مفید ترین کارم همون نماز صبح خوندنم بود ، زنگ زدم به حنانه بیاد خونه مون . قرار بود دوتایی به یک کارگاه کابینت سازی سر بزنیم . دیروز تو مسیر برگشت به… بیشتر »
 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

خاطرات یک طلبه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس